پیـــام های آسمــانی
جزء نهم
(برگرفته از تفسیر نور)
ءَابَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَ هُمْ لَا يَشْعُرُونَ
آن گاه جاى بلا و محنت را به خوشى و خوبى سپرديم،
تا شمارشان افزون شد و گفتند: آن پدران ما بودند با سختى
و بهروزى. ناگهان آنان را بى خبر فرو گرفتيم.
قهر الهى، خبر نمى كند و ناگهان مى رسد.
«بَغْتَةً»
( أعراف،95)
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبرْا وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ
خشم بر ما نمى گيرى، جز آنكه چون نشانه هاى پروردگارمان
بر ما آشكار شد به آنها ايمان آورديم. اى پروردگار ما،
بر ما شكيبايى ببار و ما را مسلمان بميران.
بهترين شيوه در برابر تهديد طاغوتها، دعا و توكّل
بر خدا و حفظ ايمان و پايدارى است.
«رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ»
(أعراف،126)
سرانجام از آنان انتقام گرفته و در دريا غرقشان ساختيم،
زيرا آيات ما را تكذيب كردند و از آنها غافل بودند.
سرنوشت ما و ريشه ى ناگوارى ها و بلاها،
در دست خودماست.
«فَأَغْرَقْناهُمْ» ...
«بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا»
( أعراف،136)
گفت: آيا جز اللَّه، برايتان خدايى بجويم،
و حال آنكه اوست كه شما را بر جهانيان برترى بخشيد؟
عبادت بايد بر اساس تعقّل و تشكّر باشد.
«أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلهاً وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ»
خدا يافتنى است، نه بافتنى، «أَبْغِيكُمْ»
و پرستش غير خدا، با عقل و روحيّه ى
سپاسگزارى ناسازگار است.
(أعراف،140)
وَ ءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
آنان كه مرتكب كارهاى بد شدند، آن گاه توبه كردند و ايمان آوردند،
بدانند كه پروردگار تو پس از توبه، آمرزنده و مهربان است.
راه توبه هميشه باز است، گرچه پس از مدّتها باشد.
«ثُمَّ تابُوا»
( «ثُمَّ» براى گذشت زمان طولانى است)
(أعراف،153)
و چون از ترك چيزى كه از آن منعشان كرده بودند سرپيچى
كردند،گفتيم: بوزينگانى مطرود شويد.
نهى از منكر، اگر سبب هدايت ديگران نشود،
سبب نجات خود ناهيان مى شود.
«أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ»
( أعراف،166)
فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ
خبر آن مرد را بر ايشان بخوان كه آيات خويش را به او عطا
كرده بوديم و او از آن علم عارى گشت و شيطان در پى اش
افتاد و در زمره گمراهان درآمد.
انسان هر چه بالا رود، نبايد مغرور شود، چون احتمال
سقوط وجود دارد، عاقبتِ كار مهم است.
جايگاه هر كس بالاتر،خطرش بيشتر.
«فَانْسَلَخَ مِنْها»
( أعراف، 175)
آيا شريك خدا مى سازند چيزهايى را كه نمى توانند
هيچ چيز بيافرينند و خود مخلوق هستند؟
انسانها در تنگناها متعهّد مى شوند،
«لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»،
امّا در حال گشايش، بى وفايند.
«جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ»
( أعراف،191)
(به ياد آوريد) زمانى كه (در جنگ بدر) از پروردگارتان فريادرسى
مى طلبيديد،پس او دعا و خواسته ى شما را اجابت كرد (و فرمود:)
من يارى دهنده شما با فرستادن هزار فرشته ى پياپى هستم.
خداوند، بدون دعا هم مى تواند عطا كند،
ولى دعا، يك راه تربيت الهى است.
«إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ»
( أنفال، 9)
وَ تَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، مى دانيد كه نبايد به خدا و
پيامبر خيانت كنيد و در امانت خيانت ورزيد.
امانت مردم به منزله ى امانت خود ما و
خيانت به آن خيانت به خودمان است.
«لا تَخُونُوا»
(أنفال، 27)
نظرات شما عزیزان: